ورود به همسریابی آغاز نو

رمز عبور را فراموش کرده ام
تصویر پروفایل سمیرا
سمیرا
22 ساله از تهران
تصویر پروفایل فهیمه
فهیمه
35 ساله از تهران
تصویر پروفایل سعید
سعید
29 ساله از اصفهان
تصویر پروفایل فرهان
فرهان
43 ساله از شاهرود
تصویر پروفایل رضا
رضا
45 ساله از اصفهان
تصویر پروفایل بدون نام
بدون نام
42 ساله از لردگان
تصویر پروفایل امیر
امیر
38 ساله از تهران
تصویر پروفایل یاسین
یاسین
45 ساله از اصفهان
تصویر پروفایل مینا
مینا
23 ساله از کرج
تصویر پروفایل سارا
سارا
28 ساله از بندر عباس
تصویر پروفایل سارا
سارا
28 ساله از بندر عباس
تصویر پروفایل تینا
تینا
36 ساله از تهران

مامان عزیز

به مامانی ناهار چی داریم قرینه دوطرف سالن طبقه مامان قشنگم تولدت مبارک گذاشته شده بود و پر بودن از کتاب های اصول موسیقی و انواع کتابهای هنری..

مامان عزیز - مامان


مامان عزیزم

درهای کالسا مامان بسته بود. هر کدوموشون هم یه رنگ متفاوت داشتن و زیبایی رو چندین برابر کرده بودن... مامانی ناهار چی داریم وسط سالن گرد یه حوض بزرگ به شکل گیتار بود و دورتا دور روی لبه هاش چراغای رنگی... مامانا حوض هم یه فواره به شکل چنگِ ایستاده، گذاشته شده بود و آب با فشار از سوراخ پائینی وارد و از مامان خارج می شد... انگار که سیم های چنگ بودن... مامانی ناهار چی داریم به این علت که چراغهای کوچیکی که زیر هر سوراخ بود، هر کدوم یه رنگ بودن... خیلی جالب بود... روی زمین هم به صورت رندمی گوشه سرامیک ها یه شاخه گل زیبا کشیده شده بود... و اما دیوار ها... روی دیوارهای مامان به انگلیسی دایره ای شکل یا همون سالن اصلی، پنج خط حامل سراسر دیوار کشیده شده بودن...

نت های مختلفم پایین و مامانی ناهار چی داریم

حتی وجود درها هم خطها رو قطع نکرده بود و هر جا به دری رسیده بود از روی اون هم رد شده بود... و نت های مختلفم پایین و مامانی ناهار چی داریم و روی یا بین خط ها نقاشی شده بودن... همینطور، یه سری مامان موسیقی قدیم. مثل نی، مامانا سه تار، دایره و تنبک به طرز هنرمندانه ای بین نت ها به دیوار وصل شده بودن و صد البته!!! که طراح بیشتر این چیدمان و دکوراسیونِ این مکان، بنده بودم! انتهای سالن اصلی یه پلکانی تعبیه شده بود که به طبقه مامان قشنگم تولدت مبارک می رفت و خود این پلکان به شکل دکمه های پیانو رنگ شده بود.. . سیاه و سفید.. . طبقه باال کوچکتر از پائین بود و سالن اصلی اون طبقه به شکل نیم دایره بود.. . یعنی نصف همکف و در واقع بالکن بود.. . که مامان کامال دیده می شد.. .

برای کارهای دفتری این طبقه در نظر گرفته شد و همینطور دو قفسه بزرگ کتاب باز هم به شکل چنگ به مامانی ناهار چی داریم قرینه دوطرف سالن طبقه مامان قشنگم تولدت مبارک گذاشته شده بود و پر بودن از کتاب های اصول موسیقی و انواع کتابهای هنری.. . محمد برای به وجود اومدن این موسسه خیلی خیلی زحمت کشید و کلیم خرج کرد: (اما خدا رو شکر که تا اینجا نتیجه خوبی. داشت. همه نوع کاری ممکن بود توش انجام بشه. .. از ضبط و فیلم برداری مامان به انگلیسی فاخر و ارزشی گرفته تا حتی آموزش و تربیت هنرمندای خوب و با ارزش. .. و مامانا ارزش فقط محدود به موسیقی نبود. .. و قصد حمایت از نویسنده ها و شاعرا و نقاش ها و خطاط ها و خالصه هر هنرمندی رو تو همین مکان داشت. ..: - محمد ببین. .. فضای بین درها خیلی خالیه. .. یه چند تا گلدون خوشگل درست کنیم عالی میشه. .. یه ابروش رو داد باال. مامان به انگلیسی گلدونو درست کنی ؟. ..

مامان و معنی زندگی منظورم یه گلدونی که نیاز به مراقبت نداشته باشه

مامان و معنی زندگی منظورم یه گلدونی که نیاز به مراقبت نداشته باشه. .. که آب دادن بخواد یا نگران نورش باشیم. .. یه چیز مصنوعی ولی خوشگل. .. به محمد نگاه کردم. لبام رو کش دادم. : - که فقط و فقط کار خودمس. .. تسلیمم شد. بعد سرکشی و ارزیابی نحوه انجام شدن کارهای مامان و معنی زندگی و کالس ها و مربی ها و استخدام و ثبت نام کننده ها عزم رفتم کردیم. چند تا از آشناهای محمد اداره موسسه رو به دست گرفته بودن. طبق خواست خودشون. بچه های مورد اعتمادی بودن. ما هم هر روز چند ساعت رو اونجا می گذروندیم. ... این بار من جلو نشستم و مامان قشنگم تولدت مبارک صندلی پشت. محمد باز عینک دودیشو گذاشت رو چشماش و حرکت کرد. مامان و معنی زندگی رو رسوندیم جلوی درشون. پیاده شد. مقابل پنجره ماشین، سمت شاگرد، خم شد. .. مامان به انگلیسی دست شما درد نکنه. .. خب یه تک پا بفرمائید باال. .. محمد دستشو به عالمت تشکر گذاشت روی سینه اش. محمد: - مزاحم می شیم. .. االن خیلی خسته ام علی. .. به زودی جلو خونه خودتون پیادت کنیم. .. آخه تا کی خونه مامان و بابا ؟. .. خندید.

مطالب مشابه